کد خبر : 17909 تاریخ انتشار : ۱مرداد ۱۴۰۴ ساعت 12:20
یادداشت

لزوم رهبري بي‌سروصدا در سازمان‌هاي ايراني

✍️مهدي لطفي‌ چهارده
لزوم رهبري بي‌سروصدا در سازمان‌هاي ايراني

در بسياري از سازمان‌هاي ايراني، نگاه سنتي به رهبري همچنان معطوف به نشانه‌هاي بيروني قدرت، سخنراني‌هاي پرهياهو و حضور برجسته در خط مقدم و ويترين رسانه‌هاست. اما تجربه نشان مي‌دهد در محيط‌هاي پيچيده و چند قطبي امروزي، اثر بخش‌ترين رهبران كساني هستند كه در پشت صحنه و به ‌صورت غيررسمي، با تاثير گذاري نرم و تدريجي امور را مديريت مي‌كنند ...

به گزارش نیمرخ/ «مهدي لطفي‌ چهارده» دانش‌ آموخته دكتراي علوم سياسي _ سياستگذاري عمومي در یادداشتی نوشت: در بسياري از سازمان‌هاي ايراني، نگاه سنتي به رهبري همچنان معطوف به نشانه‌هاي بيروني قدرت، سخنراني‌هاي پرهياهو و حضور برجسته در خط مقدم و ويترين رسانه‌هاست. اما تجربه نشان مي‌دهد در محيط‌هاي پيچيده و چندقطبي امروزي، اثربخش‌ترين رهبران كساني هستند كه در پشت صحنه و به ‌صورت غيررسمي، با تاثيرگذاري نرم و تدريجي امور را مديريت مي‌كنند. اين يادداشت به مفهوم «رهبري بي‌سروصدا» مي‌پردازد، الگويي كه مي‌تواند بي‌آنكه جلب ‌توجه كند، با شبكه‌سازي هدفمند، اعتمادسازي تدريجي و هدايت خردمندانه ساختارهاي سازماني، كارايي سياستگذاري عمومي را به‌طور چشمگيري بهبود دهد.
رهبري بي‌سروصدا يعني چه؟ : رهبري بي‌سروصدا بر هدايت سازمان از موضع غيررسمي، كم‌هياهو و فاقد خودنمايي تاكيد دارد. ويژگي‌هاي رهبران در اين الگو عبارتند از: تاثيرگذاري نرم از طريق ارايه تحليل دقيق و حمايت بي‌چشمداشت، شبكه‌سازي با افراد كليدي، ايجاد وفاق و اجماع بدون نمايش رسانه‌اي، توانمندسازي نيروها به‌ جاي تمركز قدرت در يك نقطه، پرورش رهبران مياني، مديريت حساسيت‌ها با مداخلات خرد و تدريجي در بزنگاه‌ها، بدون اقدامات نمايشي. اين الگو در ادبيات مديريت با اصطلاحاتي چون «رهبري خدمتگزار»، «رهبري توزيعي» و «رهبري شبكه‌اي» قرابت دارد.
مزيت‌هاي رهبري بي‌سروصدا در سازمان‌هاي ايراني
1- كاهش مقاومت ساختاري: اقدامات نرم و آرام كمتر واكنش تدافعي ايجاد مي‌كنند و زمينه‌ساز پذيرش تدريجي هستند.
2- انعطاف‌پذيري بيشتر: اين‌گونه رهبران مي‌توانند در لايه‌هاي مختلف سازمان بي‌سر وصدا مانور دهند و مسير تصميم‌سازي را هموار كنند.
3- عمق نفوذ و پايداري: اعتماد سازي تدريجي به اين رهبران امكان نفوذ بلندمدت و اثرگذاري پايدار مي‌دهد.
4- تمركز بر اهداف جمعي: عدم خودنمايي فردي باعث مي‌شود توجه صرفا معطوف به نتايج و اهداف سازمان شود.
5- تسهيل اجماع نرم:  شبكه‌سازي و گفت‌وگوي مستمر بدون هياهو، گروه‌هاي مختلف را به سمت چشم‌انداز مشترك سوق مي‌دهد.
الزامات تبديل شدن به يك رهبر بي‌سروصدا
٭ سرمايه فكري و تحليلي بالا: توليد ايده‌هاي متمايز كه مسير تصميم‌ها را شكل دهد.
٭ توان اعتمادسازي بي‌ادعا: حمايت بي‌چشمداشت از افراد كليدي و ايجاد صميميت حرفه‌اي.
٭ فهم عميق ساختار و فرهنگ سازماني: شناخت دقيق بازيگران و جريان‌هاي پنهان قدرت.
٭ مهارت‌هاي شبكه‌اي: ارتباط هوشمندانه با ذي‌نفعان بدون جلوه‌گري.
٭ صبر و قناعت بلندمدت: بي‌نيازي از تاييد لحظه‌اي و پيگيري‌هاي پرشمار.
شيوه‌هاي عملياتي يك رهبر بي‌سروصدا
٭ خلق گفتمان نه صدور دستور: شكل‌دهي به گفت‌وگوهاي كليدي در جلسات سياستگذاري.
٭ جهت دادن به تصميم‌ها بدون تحميل: با ارايه تحليل‌هاي موجز در زمان مناسب.
٭ حمايت پشت‌پرده از گروه‌هاي همسو: با تامين منابع و هدايت غيرمستقيم پروژه‌ها.
٭ بررسي و اصلاح تدريجي فرآيندها: با مداخله در نقاط گلوگاهي به ‌صورت موضعي.
٭ بازتاب موفقيت به ‌صورت جمعي: با تشويق و برجسته كردن دستاوردها بدون نامور‌سازي فردي.
مثال جهاني:
شركت تويوتا با مدل توليد ناب (Lean Production) نمونه برجسته‌اي از دارامندي رهبري بي‌سروصداست. مهندسان و مديران مياني اين شركت با مشاهده مستقيم (Genchi Genbutsu) مشكلات خط توليد را شناسايي مي‌كردند، پيشنهادهای كوچك اما مداوم براي بهبود كيفيت مي‌دادند و بدون آنكه نام‌شان در صدر اخبار صنعتي باشد با بهينه‌سازي تدريجي، بهره‌وري را به سطوح رقابتي جهاني رساندند. اين شيوه ثابت كرد كه رهبري بي‌سروصداي مبتني بر اعتمادسازي و اصلاح گام‌به‌گام مي‌تواند نتايجي پايدار و فراتر از اقدامات نمايشي به بار آورد. حال؛
سه گام اوليه براي تبديل شدن به رهبر بي‌سروصدا چيست؟
1- نقشه‌برداري پشت‌پرده:  با شناسايي افراد و ساختارهاي كليدي (محرمانه و غيررسمي) و فهم دقيق نقاط قوت، ضعف و جريان‌هاي پنهان قدرت .
2- راه‌اندازي پروژه‌هاي كوچك محرمانه:  به وسيله انتخاب يك يا دو مساله كاربردي (مثلا تسهيل يك فرآيند داخلي) و حل مشكل در لايه‌اي پنهان با كمترين هياهو و گزارش نتايج به ‌صورت جمعي.
3- ايجاد كانال بازخوردگيري امن:  با برقراري يك مسير ارتباطي محرمانه و جمع‌آوري بازخوردهاي واقعي از ذي‌نفعان قبل از انتشار عمومي هر تصميم .
اين گام‌ها مي‌توانند مقدمه‌اي براي يادداشت‌ بعدي باشند، جايي كه وارد جزييات تكنيك‌هاي پيشرفته‌تر «رهبري بي‌سرو صدا» خواهم شد.

نتيجه‌گيري: رهبري بي‌سروصدا، با اتكا بر تاثيرگذاري نرم، شبكه‌سازي هوشمند و حمايت بي‌چشمداشت، مي‌تواند چالش‌هاي سازماني و سياستگذاري عمومي در ايران را به فرصتي براي تحول خرد، اجماع تدريجي و حكمراني پايدار تبديل كند.

نهادينه‌ سازي اين الگو نيازمند تغيير نگرش، تصويب سازوكارهاي حمايتي و آموزش مهارت‌هاي جديد است و به عنوان جمله پاياني؛ بهره‌گيري از ظرفيت مغفول رهبري بي‌سرو صدا، راهي مطمئن براي بهبود كارايي و انسجام سازمان‌ها در مسير مديريت خردمندانه است.

نظر شما
تاکنون نظری برای این مطلب ثبت نگردیده است
آخرین اخبار
اخبار پر بازدید